صفحه اصلی سایت
نسخه اصلی خبر
خبر را چاپ کن
عدم نمایش تصاویر در چاپ
شناسه خبر : 306581398/10/24 - 12:40

براي حسين فرزند ممسن، نوه مش رمضون؛ فصل عاشقي!

یادداشتی از عبدالصمد ابراهیمی

  

ورزش بوشهر؛ سیدجلال-بنگر- شهاب گردان-قاضي و حسين ماهيني. اكيپ پنج نفره اي كه با هم عهد بسته بودند در يك تيم همبازي شوند.

قصه عاشقي شان كليد خورد و البته سرنوشت مسيرهاي مختلفي را پيش رويشان قرار داد.

ماهيني در يك مقطعي راهي ملوان شد و بعد دوباره برگشت تا بازوبند را ببندد.

برانكو مي گفت در يك مقطعي كه بازيكن زيادي نداشتيم تركيب را مي چيدم، هر جا خالي مي ماند ماهيني را قرار مي دادم. يك سرباز سرخ كه پست نگهباني اش هربار تغيير مي كرد.

اويي كه يك شبهايي در خانه شان در بوشهر با پدرش محمد حسن و پدر بزرگش مرحوم مشهدي رمضان كه خودشان هم فوتباليست بوده اند مي نشست و نقشه راه فرداهايش را در پرسپوليسي كه كعبه آمالش بود ترسيم مي كرد، اويي كه با برادرش عليرضا پيراهن علي كريمي و پوسترهاي سرخ را چسبانده بودند سينه ديوار اتاق بالاخره به پرسپوليس رسيد.

شبي كه قرار بود فردايش با رويانيان مذاكره كند مش رمضون با لهجه بوشهري به او گفته بود "خواستي سي پيل(براي پول) چك و چونه بزني بزن، پيل هم تو زندگي لازمه اما سي دل مو (براي دل من) ولو يك روز هم كه شده با پيرهن پرسپوليس بازي كن". 

پيرمرد سرخپوش شدن حسين را ديد ، به آرزويش رسيد و رفت به ديار سايه ها.

حالا مش رمضون نيست و كاپيتان به جبر فوتبال از كشتي سرخ پياده شده است. 

او كه با يحيي در آن فينال حذفي پر داستان حضور داشت و گل اول سپاهان را سوكاي روي پاس به عقب وي به ثمر رساند و البته در كنار هادي خدابيامرز و رضا حقيقي غايب از نظر كه پنالتي هايشان هدر رفت ، پنالتي اش را به تور رساند اما اين براي قهرماني كافي نبود حالا با حضور يحيي رخت سرخ از تن در مي آورد هر چند دلش براي هميشه سرخ خواهد ماند. دلي به سرخي دل مش رمضون.