کار از کار نگذرد
ورزش بوشهر: مواظب باشیم یک وقت در هدفی که پیش گرفته‌ایم انحرافی بوجود نیاید انحراف یعنی جای الف و ب (آب) را که مایه حیات است با ب و الف (با) عوض کردن با فقط یک حرف چسبان است و هیچ خاصیت دیگری ندارد، در زمان سختی‌ها بعضی‌ها سینه سپر می‌کنند حتی در مقابل گلوله دشمن تا مرد بودن و انسانیت یک شیئ ویترینی نشود اما بعضی‌ها سعی می‌کنند فقط خودشان را نشان بدهند و ادای قهرمان در بیاورند شما بدترین و زشت‌ترین نامردی‌ها و نامرادی‌ها را از همین قماش آدم‌ها می‌بینید، اگر در یک بازی حساس شما صاحب سه پنالتی شدید و هر سه‌تای آن را گل نکردی و تیم مقابل با یک پنالتی آنهم از روی اشتباه داور و بازیکنان بدست آورد و گل کرد و برنده بازی شد شما آن را بحساب شانس و بدشانسی نگذارید. برادر شما توی این همه تمرین پنالتی‌زن خود را نشناخته‌ای اصولا شانس و بدشانسی در فرهنگ لغات یک کلمه هجو است که با آن می‌خواهیم خودمان را دلداری بدهیم من از صحرای کربلا و رسیدن به فوتبال روز جهان بارها گفته‌ام حسین‌ابن‌علی در صحرای کربلا بدست مسلمانهائی کشته شد که پیشانی و زانوی آنها از بس عبادت کرده بودند و نماز خوانده بودند پینه بسته بود.
مولا علی هم در محراب بدست همین مسلمانها با ضربه شمشیر ابن‌ملجم هنگار نماز شهید شد، انحراف که شاخ و دُم ندارد کافی است یک لحظه غفلت کنیم فرق هم نمی‌کند در دین باشد در یک معامله و یا مسافرت و یا در یک قضاوت باشد، در غزه پیرمردی به خبرنگاران گفت ما از گرسنگی و تشنگی می‌میریم تا شما عکس بگیرید و با عکسهایتان صاحب جایزه شوید اما در غزه کسانی هستند که هم پیرمرد را می‌کشند و هم خبرنگار اسمش را چه می‌گذارید عوض شدن جای انسانیت و توحش؟ هر چه می‌خواهید بگذارید اما این یک انحراف سخت است که با توپ و تانک و هواپیماهای جنگی هر چه جلو دستشان می‌آید می‌کشند و ویران می‌کنند، انحراف با قدرت می‌آید و قدرت با ثروت معادل نابودی ضعیفان است، جوری پیش نرویم که کار از دستمان در برود ، فوتبال ایران نزدیک به پنجاه سال است که بجای رعایت قوانین ساختاری فوتبال روز جهان به انحراف کشیده شده است انحراف که فقط لهولعب نیست، دیواری هم که بر مبنای تراز و شاقول نباشد کج بالا می‌رود. اینهمه استعداد ناب فوتبالی چرا می‌گذاریم در پشت درهای مدارس فوتبال بخاطر هزینه‌های سنگین آنچنان گیر بیفتند و به هرز بروند در حالیکه استعدادها را باید زیر پوشش قرار داد آنهم با همه امکانات و مربیان کارآمد.
نه اینکه آنها یک منبع درآمدزا برای مدارس فوتبال باشند، مگر نخبه‌های فوتبالی از چه قشری هستند که پا به عرصه فوتبال می‌گذارند، این آغاز بدفهمی‌های فوتبال در کشور ما می‌باشد. بارها گفته‌ایم که تعداد تیم‌های لیگ برتری را باید به دوازده تیم تقلیل داد تا سیصد چهارصد بازیکن قابل اعتماد آزاد شود و کسری بازیکن در تیم‌های لیگ برتری و مبلغ قرارداد آنها به یک نظم معینی از نظر ارزش بازی و مبلغ دریافتی برسد و در دسته‌های پائین مثل لیگ یک ، دو ، سه تیم‌های قدرتمندتر و با کیفیت‌تری داشته باشیم. توان باشگاههای ما در آسیا به یک نظرسنجی فنی بگذاریم تا اختلاف سطح را در لیگ نخبگان آسیا بدست بیاوریم، بگذاریم این فوتبال روی پاهای خود بایستد و کم‌کم از زیر بار دولت و دلارهای نفتی بیرون بیاید، ترکش‌های این بی‌حساب و کتابی‌ها در فوتبال ایران غیرقابل کنترل شده و بدنه فوتبال را در استانها و شهرستانها سوراخ سوراخ کرده است، شک نکنید هر کجا پول‌های بدون زحمت و اندیشه بیاید فساد در کنارش رشد می‌کند نگذاریم بیشتر از این کار از کار بگذرد.