کد خبر: 42369
تاریخ انتشار: یکشنبه 2 شهریور 1399 - 01:00   23 August 2020
ارسال به دوستان
الف الف

یاداشتی از محمد جهان افروزیان

   

ورزش بوشهر؛ وقتی کووید 19 استادیوم های استان بوشهر را از تماشاچیان و هواداران خالی کرد و شعارها و خواسته ها در چاردیواری خانه ها محبوس شد همه مسئولان ورزش و دو باشگاه شاهین شهرداری و پارس جنوبی جم نفس راحتی کشیدند و اشتباهات سریالی باشگاه‌ها بدون مانع و تذکری آنلاین روی مغز و اعصاب دوستداران فوتبال جا خوش کرد، حالا دلم ای دوست می سوزد که بقول علیی آقا دیگر قمری ها نمی خوانند و عاشقان فوتبال گُلی نیست که از آن بچینند آن روزهای دور وقتی می خواستند بچه ایی را از شیر مادر بگیرند می گفتند مه، مه گولو بُرد مثل اینکه کسی نیامد و کسی نرفت حرف های آخر و امروزی را باید دیروز می زدیم که نزدیم تا اینجا چقدر رسانه های دیداری و شنیداری و نوشتاری مقصر هستند بماند. مسئولان هم که در این روزها در پناه تبلیغاتی ژل ضد عفونی کننده و ماسک و الکل 75درصد اینقدر خوش بحالشان بود که هر چه پیش آید خوش آید مثل اینکه استان بوشهر دو تیم که استان فارس بیش از هفت سال است چشم انتظاری آن را می کشد در لیگ برتر از دست نداده ایم حالا بگذار در میان گریه در بهاران و فراغ رفتن شاهین شهرداری و پارس جنوبی جم بخاطر آلام این زخمهای از خودی برداشته دردهای خودمان را جور دیگر التیام بخشیم چه کسی آمده است که بماند همه ما یک روزی رفتنی هستیم فوتبال هم همین است مگر قرار است تیمی سقوط نکند امروز ما روز دیگر تیمی دیگر و فردا و فرداهای دیگر تیم های دیگر قصه، قصه نون و پنیر و پسته و پایانی که تیم های استان ما در لیگ برتر امسال در این قصه هیچوقت بخانه نرسیدند بقول فردوسی پور اجازه می دهید سرم را بکوبم به این میز آقا شما از روز اول تیم را بد بستید از بازیکنان پُر سن و تمام شده گرفته تا بازیکنانی با ضریب هوشی زیر متوسط و جابجا شدن مربیانی که در حرف یکی معجزه گر و سرطان شناس بود یکی گروفسور و دانشمند یکس هم بجای تغییرات تاکتیکی و انتخاب مناسب نوع بازی برای ماندن قول یک رقمی شدن در جدول بازی‌ها را می داد در حقیقت میدان را باز و خالی می دیدند و بتاز اسب جفا تا می توانی این حجب و حیای مردمان استان ما گاهی جور دیگر برای دیگران تعبیر شده تا از آن برداشت غلط و اشتباهی کنند و بچه های فنی استان ما را ریز ببینند و فراموش کنند به خاکی پاگذاشته اند که بوسیله همین مربیان بومی و بازیکنان این خطه از کشور حتی خط حمله تیم ملی ایران تغذیه می شود نمونه بارز همین ارزش‌ها تیم روستائی قابل تقدیر بندر عامری است که با یک مربی جوان بنام آرامش و چند بازیکن جوان جویای نام با افتخار و اقتدار در ماراتن نفس گیر و سخت لیگ دسته سه کشوری که کمر همه رقیبان را بخاک مالید و به دسته دوم کشور صعود کرد. مسئولان پارس جنوبی جم شاهین شهرداری با عصا در سرتاسر ایران بدنبال چه چیزی می گشتند که یکقدمی خود را نمی دیدند اسم های آنچنانی و حرافی دیگران گاهیی ما را از اشتباه و گناهی که می کنیم غافل می کند در این سال‌ها فوتبال را کرده ایم میدان سیرک بازی که چند نفر در زمین فوتبال بدوند و عده ای هم تماشا کنند و دست بزنند در حالیکه فوتبال مثل انسان قابل تکامل است و هر روز بنوعی خود را برای بهتر شدن و زیبا شدن تغییر و رشد داده است. فوتبال را باید در فهم جهانی تعریف و تفسیر کرد مگر فوتبال گاو شیری است که آن را در یک قفس زندانی کنند و آذوقه بدهند تا بشما شیر بدهد و همه دیدیم که با این همه هزینه از روز اول این گاو شیر خشک کرده بود فوتبال ما مثل آدمهای لاابالی بد بار آمده است از سال 1325 که برای اولین بار فدراسیون فوتبال به ریاست علی کنی در ایران تأسیس شد تا آمدن و رفتن آقای تاج و قرارداد بدون مهار و افسار گسیخته یکصد و شصت شش میلیاردی با ویلموتس و بی صاحبی فدراسیون کنونی همه در یک جمله تعریف می شود بفرمائید در این 74 سال که از عمر فدراسیون ایران می گذرد برای اینکه باشگاه‌ها روی پای خود بایستند چکاری کرده اید انصافا برای اینکه یک مدیر وقتی دستش را در جیب م یکند دستش بلرزد و بداند برای چه چیزی و برای چه کسی باید هزینه کند و باشگاهش را اداره کند چه قدم‌هایی برداشته ایم با این نوع باشگاه داری نه شاهین شهرداری و نه پارس جنوبی جم دولت هم کم می آورد. جادوی کووید 19 امسال دهان همه را با ماسک بست و استادیوم ها را خالی کرد و شد آنچه که نمی بایست بشود! 






نظـــرات شمـــا