کد خبر: 49119
تاریخ انتشار: جمعه 3 بهمن 1399 - 22:16   22 January 2021
ارسال به دوستان
الف الف

یاداشت: مجید اصلانی

   
 

 روزهای جمعه از بازی گل کوچک لذت ببر . هر کسی گل کوچک زده باشد می دونه چی می گم.

 

ورزش بوشهر: روزای جمعه دلم که می گرفت حوصله ام که سر می رفت هوای کوچه و بچه های محل که به سرم می افتاد کفش ته میخی یا ته سبز (دانلوپ) می پوشیدم و بندش محکم می بستم و بدو از در حیاط می زدم بیرون تا دم خونه پرویز اینا و محسن قلندرپور و رسول رود که بهترین دستام بودن می دویدم و همیشه یک تیم سه یا چهار نفره گل کوچک بودیم البته تو این وسط یادی هم از دیگر دوستان گل کوچیکم مثل مرحوم رضا اقدام و عباس طبیب نژاد، حیدر غلام نژاد، عبدی گل افشان و علی یوسفی داشته باشم. به من و علی یوسفی می گفتن «یه پا دو پا» ولی به پرویز می گفتن «یه پا سه پا».

پرویز مهارتش دریبل تو گل و گل زدن و سانتر از جناحین تو کوچه 6 متری بود که واقعا تماشاییبود.

صبح های روز جمعه یک ساعتی گل کوچیک می زدیم و وسطش یک نوشابه کوچک ولی تگری پپسی یا کانادا و یا شو تپس 5 ریالی می خوردیم و سرحال می شدیم و دلمون تر اون سبخ زارها و شرجی خنک می شد و عصر هم در خشم جنوبی ظلم آباد غوغای گل کوچیک توپ پلاستیکی دو لایه راه می انداختیم خلاصه بچه های محل هر روز همدیگر رو می دیدیم. راه رفتن از سر محل تا ته محل کار هر روزمان بود.

  

همه همدیگر رو می شناختن و کسی نبود کسی را نشناسه. همه به اسم کوچیک و یا پسوند نام پدر صدا می کردند. اسم های کوچ و اسم های محلی در تیم فوتبال گل کوچک در ظلم آباد شبیه یک تیم نبود. خانواده بودیم یک خانواده که بیست تا سی بازیکن قد و نیم قد و دریبل زن داشت. تو ظلم آباد فوتبال عین زندگی ، اصلا خود زندگی بود  اونم با یک توپ دولایه پلاستیکی راه راه آبی – قرمز و دل های پاک و بی آلایش

پرویز نازنین هنوزم روزای آدینه می آیند و می روند ولی از گل کوچک و توپ پلاستیکی دو لایه و لذت آن خبری نیست. راستش منسوخ شده است. یاد باد آن روزگاران. یاد باد

 

مجید اصلانی بهمن 99






نظـــرات شمـــا