کد خبر: 23279
تاریخ انتشار: یکشنبه 4 فروردین 1398 - 01:20   24 March 2019
ارسال به دوستان
الف الف

ورزش بوشهر: گفتگوی اختصای با علیرضا صمیم دروازه بان بوشهری تیم مس سونگون قهرمان لیگ برتر فوتسال ایران و دروازه بان تیم ملی؛

 

به گزارش "ورزش بوشهر"؛ با لطف خدا برای دومین سال پیاپی توانستیم قهرمان لیگ برتر فوتسال ایران شویم. نگه داشتن قهرمانی سخت تر از قهرمان شدن است، که شکر خدا توانستیم دل کنیم و دوباهر نماینده ایران در بازی های باشگاهی آسیا باشیم. امسال سطح بازی ها یک مقدار اُفت کرده بود آنهم بخاطر این بود که بعضی از بازیکنان تاپ ایران به خارج کشور رفته بودند. اما با همه تفاصیل لیگ ایران بهترین است. امسال اولین سالی بود که بازی ها نهایتا بصورت پلی آف برگزار شد و شرایط تیم ها خاص بود، چون هشت تیم بالا آمدند و شرایط نسبت به سال قبل تغییر پیدا کرده بود و در نهایت تیمی که با تجربه تر بود موفق شد قهرمان شود و کاپ قهرمانی را بالای سر بردیم.

 

در بازی اول فینال تیم ما مقابل گیتی پسند اصفهان به نتیجه صفر بر صفر دست یافت و این نتیجه برای تیم جالب نبود. در بازی دوم که در اصفهان برگزار شد تا اواسط نیمه دوم، سه بر یک از حریف اصفهانی عقب بودیم که با درایت کادرفنی و راهنمائی های کاپیتان تیم، توانستیم به بازی برگردیم و در هفت دقیقه چهار گل به اصفهانی ها بزنیم. در لیگ برتر هیچ تیمی در اصفهان به گیتی پسند چهار گل نزده بود.

 

تماشاگران اصفهانی همیشه به من لطف داشته اند و حرفهای ناشایست به بنده می زدند. این کار آنها نه تنها تأثیری بدی بر من نمی گذاشت بلکه انگیزه ام را دو چندان می کرد تا برای فتح جام مصمم تر شوم. اهمیتی به شعارها و حرفهای آنها نمی دادم چئن هدفمان بالا بردن جام بود. تا تماشاگرانی که 800 کیلومتر از تبریز به اصفهان آمده بودند را خوشحال کنیم. که خدا را شکر به این مهم دست پیدا کردیم.

 

آرزویم گرفتن دستکش طلائی جهان است

گرفتن دستکش طلائی جهان خیلی سخت است و کار هر کسی نیست چون در دنیا فقط به یک نفر می رسد. من و سعی و تلاش خودم را از بعد از جام جهانی قبلی شروع کرده ام تا در جام جهانی 2020 ، اول عملکرد خوبی داشته باشم و دوم در خدمت تیم باشم و سوم آن دستکش را از آن خود کنم. کسب این عنوان نصیب هر  کسی نمی شود. آرزوی من این است که با دریافت این دستکش کلکسیون افتخاراتم را تکمیل کنم.

 

اعتقادی به سن ندارم

سن یک عدد است و من اعتقادی به سن ندارم، آمادگی بدنی مهم است تا آنجایی که بتوانم بازی می کنم چه باشگاه و چه تیم ملی ، به اصطلاح آدمی نیستم که آویزان کسی باشم. اگر احساس کنم یک جوان در باشگاه یا تیم ملی از من بهتر بود آن روز روز انتهای من است و خودم می گذارم کنار. من آمده ام از این فوتسال لذت ببرم. برای کشورم افتخار کسب کنم و دل مردم را شاد کنم. وقتی نتوانتم دل کسی را شاد کنم باید بروم کنار تا یکی دیگر این کار را انجام دهد. فوتسال مثل یک اتوبوس در حال حرکت است. یه زمانی یک سری سوار می شوند و یکسری پیاده من هم خود را برای این مهم آماده خواهم کرد.

 

از خانواده ام متشکرم

در این پنج سال که خانمم کنارم هستند و سال گذشته مانا خانم هم به جمع ما اضاف شده به دلیل سفرها و اردوها خیلی سختی تحمل نموده اند. سال گذشته دو ماه در بازیهای آسیا بودیم. در جام جهانی بودیم. دوری و سختی زیاد بود. از همین جا از آنها تشکر و خسته نباشی و خداقوت می گویم. از پدر و مادرم، خانواده خانمم که واقعا همراه من بودند تشکر خالصانه می کنم. آنها در شرایط سختی، خوبی و خوشحالی در کنار من بودند. واقعا زندگی کردن با یک ورزشکار حرفه ای سخت است. من تمام سعی و تلاش خودم را می کنم که اول لبخند روی لبشان باشد و همیشه شاد و سلامت باشند.

 

مردم بوشهر لایق بهترین ها هستند

سال جدید را به همه هم استانی ها تبریک عرض می کنم. امیدوارم حال دل همه خوب باشد. آدم وقتی حال دلش خوب باشد براش کافیه. البته یکسری مشکلات اقتصادی در جامعه وجود دارد که امیدوارم این مشکلات بزودی برطرف شود و مردم بوشهر که به نظر من نه مطلوم هستند نه محروم و صد البته می توانند بهترین زندگی را داشته باشند. چون بهترین امکانات در استان ما وجود دارد. امیدوارم مردم شهرم به حقشان برسند و از زندگی اجتماعی شان لذت ببرند. چون لایق بهترین ها می باشند. در فوتسال هم امید است که در بین بهترین تیم های ایران حاضر شویم. من خودم از تیم دسته یکی دریانوردان بوشهر شروع کردم امید است حداقل به آن زمان ها برگردیم و یک تیم خوب در کشور داشته باشیم. با فعالیتی که آقای نجفی و هیات فوتبال در این راستا انجام می دهد. باشگاه هم در کار خود فعالیت بیشتری نشان دهند تا همه با هم دست در دست هم یک تیم لیگ برتری داشته باشیم. انشالله سالی پر بار و پرنشاطی داشته باشید. امید است بتوانم فرزند کوچکی از دیار نخل و دریا باشم و پرچم استان را همیشه بالا نگه دارم.

 

 گفتگو؛ مهدی صالحی زاده






نظـــرات شمـــا