مهدی صالحی زاده ورزشی نویس:
مرحوم عبدالمحمد زنگویی در تاریخ 1314/5/18 به دنیا آمد و در روز یکشنبه 1386/10/16 یعنی هفدهمین سال پیش در شیراز و در بیمارستان کوثر درگذشت. مرحوم زنگویی خرداد 1333 در دبیرستان سعادت بوشهر، دیپلم گرفت و پس از آن راهی خدمت مقدس سربازی گردید. ایشان در باشگاه شاهین در دفاع راست بازی میکرد، تالش و ممارست او در این تیم باعث شده بود که همه از او به عنوان یک بازیکن بارز یاد کنند. زنده یاد زنگویی برای گرفتن امتیاز تغییر نام تیم خلیج به شاهین به تهران رفت و علیرغم همه مشکلات موجود اداری موفق به اینکار شد. وی در اکثر پست های اداری و فنی باشگاه بزرگ شاهین عملکرد خوبی داشت، زیر بار مسئولیت شانه خالی نمی کرد. آتیه نگر بود و به مسائل اداری و فنی فوتبال کامال آشنا بود.هفده سال از فراق ایشان می گذرد. انگار همین دیروز بود که خبر درگذشت زنگویی، همه شاهینی های ایران را شوکه کرد. هنوز نزد شاهینی های اصیل نام و یادش بر سر زبانهاست. اگر او بود نمی گذاشت در رأس هرمُ مدیریت باشگاه بی سامانی رخ دهد. همه هواداران دو تیم بزرگ بوشهر یعنی ایران جوان و شاهین، ایشان را دوست داشتند و این یعنی یک جای کار زنده یاد درست بود. پاک بودن و مردمداری زنگویی باعث این مهم شده بود.
حسین طبیب نژاد مدیر عامل باشگاه دریانوردان بوشهر:
یادی کنیم از عبدالمحمد زنگویی به بهانه سالگرد کوچش از بزرگ مردی به تمام معنا از بازیکنی توانا در زمان شکل گیری پدیده ای به نام فوتبال در بوشهر. از مدیری مدبر در عرصه رهبری باشگاه بزرگ شاهین. روانش شاد و گرامی باد یاد و خاطرش که همیشه گشاده رو بود وخوش اخلاق، از بزرگ مردی به تمام معنا از بازیکنی توانا که دراولین سالهای شکل گیری پدیده ای به نام فوتبال پادر عرصه این ورزش در بوشهر گذاشت و از مدیری مدبر وتوانا در حوزه مدیریت و رهبری باشگاه بزرگ شاهین روانش شاد و گرامی باد یاد و خاطرش که همیشه گشاده روبود و خوش اخلاق.
حسن غریبی ورزشی نویس: زنگویی نماد مکتب شاهین یادش گرامی
باشگاه شاهین بوشهر همچون گنجینه ماندگاری می ماند که درون خود مرواریدهای قیمتی بسیاری داشته است هر کدام اگر بخواهیم نام ببریم خود یک اسطوره بی پایان بوده اند! مرحوم عبدالمحمد زنگویی معلم اخلاق مدارمکتب شاهین بوشهر خود کتابی از علم،مرام،معرفت و بزرگ منشی تمام و کمال در جایگاه بازیکن، سرپرست و مدیر عامل باشگاه شاهین بوشهر را راهنما و هدایت کرده است مرحوم زنگویی رفتار و منش پهلوانی اش آن ایام زبانزد عام و خاص جامعه ورزش بود وقتی به جایی ورود می کرد از کوچک تا بزرگ به .احترام اش بر می خواستند از بس قابل وسوق مردم بود روحش شاد
مجید مشایخ پیشکسوت استقالل بوشهر:
در رابطه باشخصیت بزرگمرد شاهین مرحوم زنگویی باید بگویم عاشق و خدمتگزار و متعصب عقالنی شاهین بدون کوچک کردن حریفان در تقابل ها بود. پیدا شدن شخصیت هایی همچون مرحوم به نظرم بعید می آید. مرحوم زنگوئی پدری دلسوز برای باشگاه فرهنگی ورزشی شاهین بود چنان به باشگاه و بازیکنان عشق می ورزید که گویی پدری فرزندانش را با عشق در آغوش می کشد، مانند او کمتر پیدا می شد. ای کاش مثل او در فوتبال بوشهر بیشتر داشتیم و فوتبال ما به این روز نمی افتاد و شاهین به باد فراموشی سپرده نمی شد. امیدوارم همه ی شاهینی ها و بوشهری ها یادش را گرامی داشته و از تجربیات گذشته او به خوبی استفاده کنند. روحش شاد.
دکتر شاهین بهرام نژاد:
«تا از آسمانها باز بخواند» جایی در کتاب «چهار اثر» نوشته فلورانس اسکاول شین خواندم که ؛ «بیشتر مردم زندگی را پیکار می انگارند. اما زندگی بازی است. آدمی هرچه بکارد همان را درو خواهد کرد. یعنی هرآنچه از آدمی در سخن یا عمل بروز کند به خودش باز خواهد گشت. اگر نفرت بورزد، نفرت به او باز خواهد آمد.اگر عشق ببخشد، عشق خواهد ستاند… همچنین آموختهاند که قوه تخیل در بازی زندگی، نقش عمدهای دارد.» حالا اینجا سخن از زندهیاد نیکنام عبدالمحمد زنگویی است. بیدرنگ ذهنم نقبی میزند به آخرین چهارشنبهی سال ۱۳۸۳. جایی که در شب چهارشنبهسوری شاهین بوشهر بنا بر قرعه در جام حذفی میزبان استقلال تهران با هدایت امیر قلعهنوعی و تمام ستارگانش بود. این بازی اولین پخش زنده یک مسابقه فوتبال از تلویزیون بوشهر برای شبکه سه و جامجم بود و من هم گزارشگر این بازی. آن زمان جایگاه گزارشگر در ورزشگاه شهید بهشتی وجود نداشت و من با یک صندلی و یک مانیتور کوچک در بین تماشاگران و میهمانان جایگاه ویژه استادیوم، بازی را گزارشگر میکردم. قبل از سوت داور استاد زنگویی برگشت سمت جایگاه و گفت: شاهین! امروز دو شاهین توی آسمون ایران پرواز میکنند!!! این جمله، مثال یک فرکانس مثبت هیجان بیان مرا دوچندان کرد و قلبم را قرص. تو گویی همین کلام پر از انرژی استاد، نیروی محرکهای بوده برای ساقها و عضلات بازیکن شاهین. انگار اکسیژنی بود دمیده شده در شُشهایشان. بعد ۱۲۰ دقیقه شاهین در ضربات پنالتی با آخرین ضربهای که عماد نبیپور به توپ زد و با درخشش سنگربانش، هادی شفیعی بازی را برد. اشکهای شوق و لبخندها بهم پیوند خوردند. سریعاً جایگاه را ترک کردم تا برای گزارش و گفتگو با مربیان، خودم را به زمین بازی برسانم. اما در آن شلوغی مگر میشد با کسی گفتگو کرد؟ فریادهای ولید صفری توجه و نگاهم را به سمتش جلب کرد. ولید پشتسر هم آقای زنگویی را صدا میزد و استاد فقید، با بغضی تَرَک خورده انباشته از سالها حسرت و خوندل خوردن و چشمانی تر، منبعث از حادثهی رقم خورده و غریو شادمانی مردمان شهر یک به یک همه را در آغوش میگرفت. به سمتش رفتم تا این پیروزی را شادباش بگویم. چند قدم مانده بود که به او برسم، نگاهش به من افتاد و انگشت اشارهاش را رو به آسمان خدا گرفت و گفت: نگفتم! نگفتم شاهین! نگفتم امروز دو شاهین در آسمان ایران پرواز میکنند و بعد از آن اشک و آغوش و دیگر هیچ … استاد زنگویی! حالا ما روی این خاک در انتظاریم تا روزی در افلاک باز بخوانی: مرغِ دل باز هوادارِ کمانابروییست
ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد
غلامرضا احمدی ورزشی نویس:
در فوتبال به کمتر شخصی بر میخوریم که تمامی سمتها و مسئولیت ها را بر عهده داشته باشد و به گونهای وظایفش را انجام داده باشد که امروز بعد از سالها ، هنوز از خوبیها و رفتار حرفه ایش سخن به میان میآید . بروز بودن از خصایص فردی است که چند جمله بالا را در خصوصش نوشتم . از عبدالمحمد زنگویی سخن میگویم کسی که در هر مسئولیتی که بهشون سپرده میشد به گونه ای سربلند بیرون میامد که مقامی بالاتر بهشون داده میشد ؛ چرا که می دانستند موفق خواهد بود .عبدالمحمد زنگویی در کار فردی جدی و منظم بود و مهمتر از ان عشقش نسبت به شاهین. زبانزد خاص و عام بود .از بسیاری از بزرگان شاهین شنیدم که اگر ایشان در قید حیات بودند ، حال و روز و وضعیت شاهین این نبود . روحش شاد و یادش گرامی
منصور بهرمان پیشکسوت فوتبال:
درود فراوان به بزرگ مرد شاهین وایران زنده یاد استاد عبدالمحمد زنگویی ، خاطره بسیار زیبایی ودرس بزرگی که همیشه آویزان گوش خود کرده و همیشه آن را به جوانان انتقال میدهم، در هوای گرم بوشهر در استادیوم پیر شهر ، سیزده ،چهارده سال بیشتر نداشتم ، کنار جایگاه آقایان زنگویی ، تورانی در حال صحبت کردن بودند ، از روی کنجکاوی وعلاقه وافر به این دو عزیز با اندک فاصله کنار آنها ایستاده ومحو اسطوره های خود بودم، یکی از بازیکنان جوان شاهین گویا در باره مسائل فنی با آقا تورانی کاری داشت ، بازیکن جوان دست به کمر با آقا تورانی صحبت میکرد ، یهو آقا زنگویی با همان جدیت خاص خودش به آن جوان گفت اول باید یاد بگیری وقتی با بزرگتر خودت صحبت میکنی میبایست با احترام ودست به کمر نباشی، این حرف درس وکلاس بزرگی برای من و سرمشق برای انتقال به جوانان و شاگردانم تا الان به کار میبرم، این بزرگان هر گز نمیمیرند وتجربه های آنها برای همه ماها در پیشرفت زندگی اجتماعی و ورزشی کارساز خواهد بود ، روح بزرگمرد فوتبال شاهین وایران شاد
ولید صفری پیشکسوت فوتبال:
عبدالمحمد زنگویی: اسطورهای جاودان در تاریخ شاهین بوشهر و فوتبال دیار دریا
با احترام و بزرگداشت، سالگشت زندهیاد عبدالمحمد زنگویی، یکی از بزرگمردان اصیل و پرافتخار فوتبال بوشهر و تیم شاهین، فرصتی است تا به یاد آوریم مردی که نهتنها بازیکنی بزرگ، بلکه اسطورهای فراموشناشدنی در تاریخ این دیار بود. زنگویی با اخلاق نیکو، تعهد بیپایان و عشق بیحد به فوتبال، ستون محکمی برای شاهین بوشهر شد و نام خود را در قلب ورزش این استان حک کرد. شاهین بوشهر، این قلمرو با اصالت فوتبال بوشهر، همواره مدیون بزرگانی چون عبدالمحمد زنگویی بوده است. او با همت والا و تلاش بیدریغ، در کنار دیگر بزرگان این تیم، از جمله زندهیاد جواد گرانبها، احمد تورانی و افشار، میراثی ماندگار برای ورزش بوشهر به ارمغان آوردند. زنگویی نهتنها در میدان فوتبال، بلکه در عرصه زندگی نیز الگوی اخلاق، جوانمردی و مسئولیت بود. امروز، به یاد او و نقش بیبدیلش در تاریخ شاهین بوشهر، سر تعظیم فرود میآوریم و با افتخار، یاد و خاطره او را گرامی میداریم. باشد که نسلهای بعدی نیز با الهام از مسیر روشن او، چراغ فوتبال بوشهر را همچنان فروزان نگه دارند. روحش شاد و یادش جاودان باد.
عباس ارجمندی پیشکسوت فوتبال:
بنام خدایی که برتراز همه اندیشه ها و بالاتراز همه پندارهاست مرحوم محمد زنگویی یکی از گلهای سرسبد باشگاه شاهین بزرگ بوشهر ماندگار بود که همه مدارج فوتبالی خویش رادرشاهین ازجمله بازیکن،مربی،سرپرست ومدیرعاملی رابه منصه ظهور رساند،شخصی باشخصیت و اخلاق و مرام بالا و دارای پرستیژی خاص بود که تمام توان و انرژی خودرا در انجام امور مربوط به باشگاه شاهین صرف می نمود. باشگاه داری ایشان همچون مردم داریش بسیارمطلوب وموردپسند همه طرفداران شاهین و فوتبال دوستان بوشهر ماندگار بود. قدرت بیان ونفوذکلام ایشان آنقدر تاثیر گذار بود که وقتی پیگیر امورات باشگاه بود باهمین فاکتورهای مثبت خویش حق باشگاه را درهمه زمینه ها می ستاند. یکی از افتخارات بزرگ ایشان با همراهی و همیاری مرحوم پوربهی عزیمت به تهران جهت دیدار با مرحوم دکتر اکرامی و گرفتن موافقت وی و امتیاز تغیر نام تیم فوتبال خلیج به شاهین بود که همیشه در این ارتباط ازایشان و مرحوم پوربهی به نیکی یاد میگردد. و حسرت بزرگ این روزهای ما این است که بزرگانی همچون ایشان، افشار،پوربهی،کبگانی و مجید چاهی بخش رابالای سرفوتبال شهرودیارمان نداریم تا فوتبال ناب بوشهری با داشتن این همه سرمایه و استعداد ازنظر بازیکن از داشتن باشگاه هایی دررده های بالای فوتبال ایران محروم نباشد.
وحید واعظی پیشکسوت فوتبال:
مرحوم زنگویی در ۱۳۱۴متولد گردید ودر سال۱۳۸۶دارفانی را وداع گفت که اگر اشتباه نکنم همزمان بود با فوت مرحومین فقیه دروازه بان شاهین و مسعود چکری زاده دفاع میانی پاس کوتی. دوران متوسطه را در دبیرستان ماندگار سعادت بوشهر به اتمام رساندند . و بعد از اتمام دوران خدمت به عنوان رئیس بانک ملی گناوه انتخاب گردیدند. ایشان به عنوان بازیکن ، سرپرست و مدیر عامل خدمات زیادی را به باشگاه شاهین و فوتبال استان بوشهر ارائه نمودند به طوری که هنوز ورد زبان فوتبال دوستان بوشهری است. متاسفانه بعد از فوت ایشان مدیریت باشگاه شاهین را اشخاصی بر عهده گرفتند که اطلاعی از شرایطمدیریت و حتی ارتباط معنوی مردم با باشگاه نداشتند؛ مردمی که با شاهین زندگی می کردند.همین نداشتن تخصص لازم باعث شد که شاهین از جایگاه واقعی خودش فاصله بگیرد واکنون مجوز حضور در مسابقات را هم ندارد. اینجانب در سال ۱۳۷۳ حکم مسئولیت در باشگاه شاهین و به خصوص تیم های پایه را از مرحوم زنگویی و جناب آقای حاج احمد گزی دریافت کردم. فوتبال بوشهر به هیچ عنوان زحمات این مرد بزرگ و مردمی را از یاد نخواهد برد.