اندر حکایت تیم فانوس به دست ایران جوان!
یک-باشگاه ایران جوان شباهت غریبی با ناوگان هوائی کشورمان دارد.فرسوده وناکارآمد است.دارای قطعاتی ازکارافتاده وقابل تعویض.درست مثل اعضای هیآت مدیره،هیآت موسس ودیگران.مطابق اساسنامه انتخاب ویا انتصاب مدیرعامل به عهده هیآت مدیره است،ظاهرآ درتابستان سال جاری این اتفاق افتاده،اما وقتی باتک تک اعضای محترم هیآت مذکور-البته به طورخصوصی-که گپ میزنی تقریبا همگی با وزیری مخالف اند!به قول حافظ:بوالعجب!
این که باشگاه ایران جوان را با ناوگان هوائی مان قیاس میکنم به گمانم گزافه نیست،زیرا:
تیمی که این روزها خطرسقوط به لیگ دسته دورا با پوست وگوشت خود لمس میکند دست پرورده ی همین باشگاه است
وهواخواهان این تیم درست حال مسافران هواپیمایی رادارند که یکی از موتورهایش ازکار افتاده و چرخ هایش نیز برای فرود باز نمی شوند.
دو-دراولین روزهایی که علی وزیری به مدیریت باشگاه منصوب گردید مقارن بود با تست گیری های کاذب ویا به عبارتی بستن تیم. درهمان ایام شماره وزیری را گرفتم تا ضمن عرض تبریک،وی را در جریان نامیمون ماوقع قرار دهم، اما جواب نداد و من ناگزیر از طریق پیامک با این متن کوتاه و البته هشدارگونه تصورمی کردم از وقوع اتفاق امروز پیشگیری خواهدشد.مضمون پیامک این چنین بود(حاجی،تیم توسط یک بچه کم تجربه به عنوان سرمربی و یک نفرمنفعت طلب درحال بسته شدن است).درجوابم پرسید:«شما؟»وقتی خودم را معرفی کردم،درجوابم نوشت:«به به رفیق قدیمی»
تقاضای ملاقات حضوری کردم تا مدیرعامل را در جریان دلال بازی باشگاه قرار بدهم،اما هرگز این ملاقات صورت نگرفت و خطر سقوط هواپیما را تهدید میکند.
: سه-واما اینکه می گویند بازیکنان ایران جوان مشکل روحی دارند،حرفی است بی پایه واساس. لابد ازوقتی وزیری بعد ازشکست تیم دربرابرآلومینیم اراک اشاره به کسر۲۰درصداز مبلغ قراردادشان نمود دچارمشکل روحی شدند!!!
راستی مگربازیکنان تاکنون چنددرصد مبلغ قرارداددریافت کرده اند؟وبا گذشت ۲۶هفته ودرآستانه نوروز بااین بندگان خدا میخواهیدچه کنید؟
بهتره برویداز افراد همه کاره والبته هیچ کاره که دربستن تیم نقش تعیین کننده ایفا نموده اند درمو‌ردمشکل بازیکنان بپرسید.
خیراقایان کاربلد!مشکل بازیکنان قبل ازهرچیز فنی است.
۱-وینگرهای شما فاقدحرکات طولی وسرعتی هستند.
۲-هافبک ها مکمل نیستندومهاجمان گل نزن شما را درموقعیت گلزنی قرارنمی دهند.
۳-تنها«تاکتیک» تیم مفتخر و دلگرم توپ کشی های بی هدف اویس کردجهان درون محوطه جریمه حریفان است تاشایددرآن تراکم مدافعی مرتکب اشتباه شودو...
۴-چهارم اینکه این تیم به باخت عادت کرده و مضاف برمشکلات فنی وروحی روانی،مبتلا به نوعی بیماری شده به نام «ضعف شخصیتی».
۵-اگردراین ۸بازی باقیمانده از حسین خطیبی انتظارمعجزه دارید لطفا کسی در گوشش وز وز نکند.بگذاریدخودش دیگران را هم ببیند.دیگرانی که کودکی، نوجوانی وجوانی خودرا در این باشگاه تلف کرده و مورد بی مهری افرادی قرارگرفته اند که هرفصل میلیون ها تومان اسکناس جارو میکنند. گناه این جوانان فقط و فقط نداشتن بضاعت مالی جهت پرکردن جیب گشاد دلال محترم باشگاه استعداد سوز شماست.راستی کسی از عظیم افتخاری اطلاعی دردست دارد؟هموکه در رده های پایه با پیراهن تیم شما همه نگاه ها را به خود خیره کرده بودو درروزهای به اصطلاع تست گیری با جواب واهی و مآیوس کننده سعید مفتخر مواجه شد و رفت.
راستش از شما چه پنهان ۹۸درصدمربیان بومی فاقد دانش فنی اند و ازمربی گری تنها کارت آن رادارند.درحالی که با این کارت ها تا کنون کسی مربی نشده و نخواهدشد.ناصرابراهیمی یک چمدان از این کارت ها را دارد اما کسی جرآت نمیکند یک تیم دسته سه به او بسپارد.مربی گری همچون بازیگری یک امر ذاتی است.ابتداجوششی است، سپس کوششی.