ورزش بوشهر: خیلی ها بمن گفته اند که چرا رُک و راست و حسینی وارد ماجراها نمی شوی و بنام کسی مورد نقد و بررسی قرار نمی گیردحالا می خواهد خوب باشد یا بد، اولین دلیل آن این است که من به خوب یا بد افراد معتقد نیستم و همه را با ترازوی زمان خودشان سنجش می کنم چون می دانم خوب ها هم ممکن است نقطه ضعف هائی داشته باشند همانطور که بدها هم امکان دارد دارای نقاط مثبتی باشند همیشه به خودم گفته ام خدایا من نمی خواهم کسی را بشناسم و وارد زندگی خصوصی و کار شخصی کشی بشوم بمن قدرتی بده که قبل از هر چیز خودم را خوب بشناسم این حرف عین عدالت است که نمی گذارد هیچگاه از جاده انصاف خارج بشوی، گاهی انسان در موقعیتی قرار می گیرد که یک جریانی را تجربه کند کار بسیار سختی که معلوم نیست از جمع بندی تجربیات شما چه فرمولی بیرون می آید و بین ترس و وحشت و خوشبختی گرفتار می شوید.
در اینجا تنها محل اثبات درستی فرمول شما آزمایش در میدان جلو چشمان مخاطبان شما و هواداران است، ممکن است شما در ختل های پنج ستاره آنچنانی استراحت کنید و غذا بخورید اما فراهم شدن همه این امکانات برای نتیجه گرفتن در در میدان بازی است، اصولا فوتبال بدون نتیجه معنی ندارد این نتیجه است که شما را قهرمان می کند یا به درجه سقوط می کشاند و مدیران و مربیان را به ناکجا آبادها پرتاب می کند و یا به عرش می رساند بدون شک خط رسانه ای فوتبال باید در امتداد اتفاقات نه بصورت خبری بلکه روایت سازی های فنی و معتبر امتداد پیدا کند تا بتواند تا بتواند واقعیت ها را در باشگاه های استان بنظر دوستداران فوتبال برساند بسیار غم انگیز است که مردم استانی رویدریائی از انرژی و ثروت قدم بزند اما برای رقابت در رشته های ورزشی و فوتبال با دیگر استانها فقیر و ضعیف باشد آنهم استان فوتبالی خیز مثل بوشهر که در بدترین شرایط فوتبالی خود یعنی بدون یک تیم لیگ برتری چهار بازیکن فعال در تیم ملی ایران دارد باور کنید درزمانهای نه چندان دور و نه چندان نزدیک همین استان بازیکنانی مثل عباس احمدی، نادر اقدام، غلام بوالخیری و حسین صمیمی سال ها می توانستند لباس تیم ملی ایران را بر تن داشته باشند برای چراهای نه آنها بماند که دوری از مرکز و مسئولانی نه چندان دلسوز پیش گام این حق و خوری های تبعیض آمیز بودند شاید شما بگوئید حالا از این ستون به آن ستون الفرج، این اتفاق از آن مثل هائیست که عقل را زیر پا گذاشته و بدون هیچ پیش درآمدی منتظر معجزه است، درایت و هوشیاری را کنار گذاشته ایم و فکر می کنیم با آمدن پول همه چیز تمام می شود آنهم وقتی نمی دانید این پول در کجا و چگونه و با چه معیارهائی باید هزینه شود با توجه به اینکه این را هم خوب می دانید که معجزات تنها ذر اختیار انبیا و اولیاست، مربی خوب می آوریم بازیکنان بد گزینش می شوند، بازیکنان قابل اعتماد جذب کرده ایم کمک مبی می لنگد، هم مربی و هم بازیکنان عالی هستند توان کنترل و فراهم کردن شرایط مساعد و ایجاد یک بستر انضباطی و فنی برای آنها نداریم در حالیکه همه اینها سلسله وار حلقه یم زنجیره هستند که ارتباط دهنده همه آنها عقل اس یک تصمیم آگاهانه و تخصصی و خارج شدن از مدار احساسات و ظاهربینی و حرف های درگوشی پشت پرده و بدون اندیشه، آن موقع که مسئول کتابخانه عمومی استان بودم احمد اقتداری این پژوهشگر تاریخ و جغرافیای عمومی جنوبی خلیج فارس در مخزن کتابخانه مهمان من بودند ایشان می گفت به هر کجای استان بوشهر سفر کرده ام با مردمانی فهیم و دانا روبرو شده ام احساس می کردم بچه های این استان وقتی بدنیا می آیند و در گهواره هستند ادیب، شاعر و با ذکاوت مهربان هستند برایم اعجاب انگیز بود بچه هائی با نامهای شاهنامه ای مثل سهراب، رستم، اسفندیار – گودرز و . . . و افسانه ای اینقدر به کتاب و قلم و مطالعه علاقه داشته باشند، برای ما هم در بسیار موارد از عجایب است استان با اینهمه پتانسیل نیروی انسانی و منابع انژی و درآمدی هنوز جز استانهای توسعه نیافته است، از استانداری و آقای استاندار گله کنیم، از فرمانداری از شوراها و شهرداری از مسئولان ورزش و فوتبال از خودمان از باشگاهها و ساختار آنها بدون رودربایسی و راست و حسینی حالا می گویم همه ما مقصر و متهمیم.
من همیشه نقدهایم را اینگونه تفسیر کرده ام مثل بارانهای نرم و آرام و به موقع که زمین ها را سیراب می کند و هم باعث رونق کشاورزی می شود و نشاط و سر زندگی با خود می آورده، در اقتصاد هم همینگونه است در فوتبال و جامعه هم همین طور است اما تصمیمات ناگهانی و خودسرانه و بدون تأمل و کارشناسی مثل بارانها تند و غیر منتظره هستند که تولید سیل می کند و خرابی و ویرانی با خود می آورد اما زود گذر هستند این هم در اقتصاد و جامعه و فوتبال وجه متشابه دارد فرق نمی کند، این پست ها و مقامها و حتی کاخها هم کاروانسرائی بیش نیستند که امروز یکی در آن فرمان میدهد و اطراف می کند و فردا روز کسی دیگر مهم تنها چیزی است که از ما بیادگار می ماند.